یک روز یک مرد جوان رفت پیش دکتر وینسنت پیل و بهش گفت:               
- آقای دکتر من خسته شدم. من نمی تونم از پس مشکلاتم بر بیام. لطفاً به من کمک کنید.                      
دکتر پیل جواب داد:

باشه فقط یکم صبر کن من یک سخنرانی دارم بعد از سخنرانی به تو جایی رو نشون می دم که هیچ کس اونجا مشکلی نداره.
مرد جوان خوشحال می شه و میگه:
- باشه من منتظرم. هر طورشده به هر قیمتی من به اونجا میرم.  

 

 

دانلود فایل